مدح و ولادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
خدا به حیدر و زهرا چه گوهری داده به آسـمـانِ ولایت چـه اخـتـری داده به خـانـدانِ رسالـت چه دلـبری داده به کامِ شـیعـه چه قـنـدِ مکرری داده ندا رسـیـده بـیـائـیـد سـائـلان از راه که جلوه کرده به عـالـم کـریم آل الله ملائکه همه مشغولِ طوفِ قامت او کریمها همه مبـهـوت از کـرامتِ او زبانـزد است میان همه شـهـامتِ او جمل نشانۀ خوبی است از قیامتِ او شتر سوارِ جـمل را به خاک میمالد به او امـیـرِ دو عـالـم عجیب میبالد بـرای رفـعِ نـیـازِ هـمه شـتـاب کـنـد به این پسر به خدا فخر، بوتراب کند به نام مادرش او را کسی خطاب کند دعاش را به خـدا زود مستجاب کند به عشق فاطمه مشغولِ ذرهپروری است عجیب این قدمِ نو رسیده مادری است! رسـیـده او کـه پـنـاهِ فـقـیـرهـا بـاشد امـیـدِ آخــرِ جــمـعِ اسـیــرهـا بـاشـد و بـارشی بـه دلِ ما کـویـرها بـاشـد که شــاهراهِ تـمـامِ مـسـیـرهـا بــاشـد به جز درِ کـرمش هیچ دَر نبـاید زد (به سینۀ اَحَدی دستِ رد نخواهد زد) به سر رسید شب ما و میدمد خورشید شبـیـه نـور به شـامِ سـیاه مـا تـابـیـد خدا کند که شود حُب او به دل تشدید کنار اوست که ما میرسیم بر توحید (دلِ رمیدۀ ما را انیس و مونس شد) هزار شکر که حُبَّش نصیبِ (یونس) شد! |